دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۷ اسفند ۲, پنجشنبه

غزل خراباتی. اسماعیل وفا یغمائی

نی درپی اذانیم، نی بانگ شاد ناقوس
ما بندگان بانگ چنگ و دف و ربابیم
با ساغری لبالب، گرد خمیم چرخان
وندر طواف باده،مستانه میشتابیم
حاجی ز کثرت زر،شد واجب الزیاره
وزکثرت خماری ماواجب الشرابیم
حاجی به گرد کعبه،چرخان ومی طوافد
ما گرد روی و موی معشوقه می ثوابیم
هان بوسه بر لب یار، به یا که بر رخ سنگ


غزل خراباتی. اسماعیل وفا یغمائی

 چون می حرام گشته، ما در پی شرابیم
چون دین شیخ از بن،منگ می و خرابیم
ای مومنان بدانید، ما خیل ملحدانیم
دور از طریق شیخان، فارغ ز منجلابیم
بی خانمان چو بادیم، سرگشته همچو ابریم
در زندگانی آتش، در مرگ بو ترابیم
این ارتفاع کاین دین، ما را حواله فرمود
ارزانی غرابان،یا شیخ! ما عقابیم
آنسوی کفر و ایمان، ما راست دشت پرواز

بگذار تا بگویند،گمگشته در سرابیم
بهر خدا رها کن ، ما را به راه باطل
کزبوی مذهب تو، ما در پی گلابیم
چون مسند صداقت، بالاتر از شهادت
در راه صدق باری،فارغ ز هر نقابیم
پیغمبران خویشیم، فارغ ز هر رسالت
در عالم حقیقت بیرون ز هر حجابیم
نی خوانده خط انجیل،نادیده طرح تورات
نی رفته راه قرآن، بی دین و لاکتابیم
مزمور ما جهان است، با آیه های روشن
اومنعکس به ما شد، مااندراو به تابیم
بی مسجد و کنشت ایم،بی دیر و بی کلیسا
نی از ابو قریشیم، نی از بنی کلابیم
نی درپی اذانیم، نی بانگ شاد ناقوس
ما بندگان بانگ چنگ و دف و ربابیم
با ساغری لبالب، گرد خمیم چرخان
وندر طواف باده، مستانه میشتابیم
حاجی ز کثرت زر، شد واجب الزیاره
وز کثرت خماری ما واجب الشرابیم
حاجی به گرد کعبه،چرخان و می طوافد
ما گرد روی و موی معشوقه می ثوابیم
هان بوسه بر لب یار، به یا که بر رخ سنگ
یارب سؤال خود را دیریست بی جوابیم
راه صواب رفتن، عین خطای ما بود
اندر ره خطا نک،اندر پی صوابیم
ما در خدا نهانیم، در ماست او پدیدار
بنگر«وفا» که اینک نابیم، ناب نابیم
بیست ویکم اکتبر دو هزار و هشت

هیچ نظری موجود نیست: